امار و رویاهای کوچک ما
شنبه 23 خرداد 88/انتخابات تمام و رویاهای ما زیر آماری که بیرون امده بوده له شده بود،حال خوشی نداشتم چشم بر هم نگذاشته ام تمام شب را. پلک نزده ا …
Read Moreدست نوشته های بی سرانجام در باب آنچه دل یک آدم را چنگ میزند
شنبه 23 خرداد 88/انتخابات تمام و رویاهای ما زیر آماری که بیرون امده بوده له شده بود،حال خوشی نداشتم چشم بر هم نگذاشته ام تمام شب را. پلک نزده ا …
Read More. پنجشنبه بیست و یکم خرداد 88/ شب انتخابات! شبی که فردایش بوی رویا میداد و پس فردایش…..!!!! حرف زیاد است و فرصت کم.سرعت امدو رفت اخبار و اطلاعات به …
Read More(گاهی اینجور میشوم…رها میشوم میان کلمات و بی هیچ تناسبی خودم را میچینم در چند جمله…گاهی شعر (میشود ..گاهی ترانه…گاهی تلخند می اورد و گاهی لبخند… ولی فقط گاهی اینجور …
Read Moreنهم اذر 87/ رفته بودیم که مثلا بعد از چند سالی یک نمایش ببینیم ولی نشد از بس که این مملکت یک بام و هزار هوا دارد… عصر جمعه است. …
Read Moreیک شنبه سی ام تیرماه هشتاد و هفت، برای خسرو شکیبایی و گاه به گا ه غریب مینماید مرگ حتی برای چون منی که مرگ چون سایه “خیزم” میکند! غریبی …
Read Moreشنبه یکم تیرماه 87 این را نوشتم. به قبای خیلی ها برخورد! مساله ساده است. اما ذهن انسانها به دلیل انکه معمولا میروند به سمت و سویی که پیشتر دلشان …
Read Moreاین نوشته نیز برای سالهای 82 یا 83 هست و من هنوز آن را باور دارم 1..شما فقط به اندا زه ای که به طرف مقابلتان ازادی ميدهيد حر ف راست …
Read Moreشاید سال هشتادو دو این را نوشتم…اما هنوز که میخوانم ترس برم میدارد…خصوصا عبارت سوم از نیچه! امروز قصد ان كرده ام كه تنها سه عبارت به غايت سهمگين و …
Read Moreدوم مرداد هشتاد و هفت بود،پایتخت ام القرای جهان اسلام دست کمی از روستاها نداشت،روزانه برق طهران در همه جا چندین ساعت مرده بود!مثل انوقت ها که برقی نبود و …
Read Moreبیست و دوم تیرماه هشتادو هفت این را نوشتم برای یک صفحه دیجیتال دیگر. خوب که نگاه کنید آنچه نوشته ام را در نزدیکی خود میبینید و نمیدانم این قصه …
Read More