
هیچ و پوچ
و یک هیچی میان ما شیهه می کشد و یک پوچی رم می کند!
هیچ و پوچ Read Moreدست نوشته های بی سرانجام در باب آنچه دل یک آدم را چنگ میزند
و یک هیچی میان ما شیهه می کشد و یک پوچی رم می کند!
هیچ و پوچ Read Moreدنیای حال به هم زنی شده است. زندگی ما هم که کثافت تر از عاقبت یزید.می لولیم و می پلکیم و کثافت تناول می کنیم و پلشتی تولید تا یک …
شکست آینه Read Moreجوابی نیست…هر چه میگویم کمتر جواب دارم…میدانم …ولی صبور هم نیستم…زندگی تمام میشود با دشمنی یا با دوستی با کینه یا با مهر با نفرت یا با رفاقت…زندگی تمام میشود …
این نوشته عنوان ندارد Read Moreسلام من امروز تورا جور دیگر دیدم..میدانی؟ یاد ترمیناتور افتادم! ویران گر. او با دور بازو ویران میکرد و تو با دوری که میانه ی تو را برگرفته است. او …
خودت را تقسیم کن لامصب Read Moreیکسالی میگذرد به گمانم/سال 87/…مثل همیشه مرگ و زندگی میان ذهنم میچرخیدند. سرم پر از حرف است. “شهاب! باران” کلمات شده ام. وقت نیست.عمر هر فکر به “درنگی” و هر …
مردگانی با مشت پر! Read Moreشهریور ماه 87/ حال خوبی نداشتم،گلایه مند از زمین و زمان،بیشتر از خودمان،از خودم،از تو،از من، از ما، شهریور ماه 87/ هیچ از شهریور 88 نمیدانستم ! روزی که دلگیر …
سوسک هایی که ادم کباب میکنند Read More1382 /همان روزهای پایانی سال ! بد جوري دلم ميخواد ابراز بي وجودي كنم!…جدي ميگم…نگو كه همين حرفم يه نوع ابراز وجودـ…به كي قسم بخورم باور ميكني كه راست ميگم؟….اقاجون …
ابراز بی وجودی Read Moreفقط چند روز مانده تا پایان سال هشتاد و دو …چه مي توان كرد…از كجا بايد گفت كه اغازش باشد! از كدام روز؟..كدام ساعت…كدام لحظه؟..از كدام لحظه ميتوان گفت كه …
زير باران با چشمهای بسته! Read Moreفروردين، هشتادو سه، عجیب بودم..فقط عجیب. نسخه ی درد نا علاج! …پريشان گو شده ام …نميدانم…چه كنم… نه پاي رفتن دارم و نه تاب ماندن!.برزخي تمام دوره ام كرده است!…نه از …
نسخه درد ناعلاج Read Moreنمیدانم این طرح يك قصه بود در ذهن من یا برشي از فردا. بخشي از تقديرم بود یا کلماتی که به من وحی میشدند. درِآسمان را بسته بودند و حالا …
وقتی ابلیس به خدا تنفس دهان به دهان می دهد Read More