![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2015/09/12042776_10205005792492430_2660837712151646290_n-348x215.jpg)
هذیان احساس
![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2015/09/12042776_10205005792492430_2660837712151646290_n-348x215.jpg)
![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2010/10/106376261_ukhTN-L-3-348x215.jpg)
![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2010/06/27yopq9-300x215.jpg)
این نوشته عنوان ندارد
جوابی نیست…هر چه میگویم کمتر جواب دارم…میدانم …ولی صبور هم نیستم…زندگی تمام میشود با دشمنی یا با دوستی با کینه یا با مهر با نفرت یا با رفاقت…زندگی تمام میشود …
Read More![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2010/04/RezaDotcom-348x215.jpg)
خودت را تقسیم کن لامصب
سلام من امروز تورا جور دیگر دیدم..میدانی؟ یاد ترمیناتور افتادم! ویران گر. او با دور بازو ویران میکرد و تو با دوری که میانه ی تو را برگرفته است. او …
Read More![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2009/11/Death-was-near-348x215.jpg)
مردگانی با مشت پر!
یکسالی میگذرد به گمانم/سال 87/…مثل همیشه مرگ و زندگی میان ذهنم میچرخیدند. سرم پر از حرف است. “شهاب! باران” کلمات شده ام. وقت نیست.عمر هر فکر به “درنگی” و هر …
Read More![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2009/11/l7h4v53f5zff3phzjxqz-348x215.jpg)
سوسک هایی که ادم کباب میکنند
شهریور ماه 87/ حال خوبی نداشتم،گلایه مند از زمین و زمان،بیشتر از خودمان،از خودم،از تو،از من، از ما، شهریور ماه 87/ هیچ از شهریور 88 نمیدانستم ! روزی که دلگیر …
Read More![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2009/10/2ir3w3r.jpg)
ابراز بی وجودی
1382 /همان روزهای پایانی سال ! بد جوري دلم ميخواد ابراز بي وجودي كنم!…جدي ميگم…نگو كه همين حرفم يه نوع ابراز وجودـ…به كي قسم بخورم باور ميكني كه راست ميگم؟….اقاجون …
Read More![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2009/10/zir6lw-300x215.jpg)
زير باران با چشمهای بسته!
فقط چند روز مانده تا پایان سال هشتاد و دو …چه مي توان كرد…از كجا بايد گفت كه اغازش باشد! از كدام روز؟..كدام ساعت…كدام لحظه؟..از كدام لحظه ميتوان گفت كه …
Read More![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2009/10/586184a4741f531fc814e0ea101cb102-300x215.jpg)
نسخه درد ناعلاج
فروردين، هشتادو سه، عجیب بودم..فقط عجیب. نسخه ی درد نا علاج! …پريشان گو شده ام …نميدانم…چه كنم… نه پاي رفتن دارم و نه تاب ماندن!.برزخي تمام دوره ام كرده است!…نه از …
Read More![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2009/10/11111-348x215.jpg)
وقتی ابلیس به خدا تنفس دهان به دهان می دهد
نمیدانم این طرح يك قصه بود در ذهن من یا برشي از فردا. بخشي از تقديرم بود یا کلماتی که به من وحی میشدند. درِآسمان را بسته بودند و حالا …
Read More