قبل از آغاز:
رحم اجاره ای فرصت و جغرافیایی ست برای کسانی که یا قدرت تولید مثل ندارند و یا هرگونه تولید و مثلی در جغرافیای تنِ خودشان برایشان خطرناک است! در چنین شرایطی خانواده ی عقیم صرفا به دنبال فردی سالم است که بتواند این کار را انجام بدهد. در این فرایند هیچ ارزش و ارمانی وجود ندارد. یعنی یک خانواده ی مثلا طرفدار حکومت برای انجام چنین امری به دنبال یک زن حزب الهی نمیروند! به دنبال یک دختر بسیجی نمیروند.انها فقط به دنبال فردی سالم هستند که توان نگه داشتن نطفه را داشته و بتواند ان را در زمان موعود متولد کند. جا به جایی ثروت درمیان نهادهای حکومت نیز از راه رحم اجاره ایست. یعنی انانی که ثروت را از راه غیرمشروع کسب کرده اند برای جابه جایی ثروت خود از رحم های اجاره ای استفاده میکنند و این رحم اجاره ای شاید هیچ شباهتی نیز به خود آن افراد نداشته باشد و چه بسا کاملا بر علیه انها باشد به ظاهر!
اول: تحریم سپاه به عنوان نهاد سرکوب مردم از جانب حکومت، قدمی مثبت در تحت فشار قرار دادن سرکوب گران است. اما این مساله ای ساده نیست بلکه به غایت پیچیده است، از این نظر که اهالی ثروت و قدرت در هر حوزه و مساله اگر کم هوش و ناتوان باشند در نگهداری ثروت باداورده و همراه با فساد آنقدر برنامه دارند که به سادگی ثروت هایشان گرفتار اسیب نشود. من در این نوشته ی کوتاه به طور بسیار خلاصه چند نکته که در این رابطه به ذهن دارم را منعکس میکنم اما تاکید دارم که اینها نیاز به توضیح مفصل دارد!
دوم : چرا ما مردم به ساده گی فکر میکنیم که برای مثال یک فرمانده سپاهی خیلی راست و دقیق با نام و نشان خودش یا فرزندانش و یا بستگان درجه اولش ثروتش را منتقل میکند به یک جغرافیای دیگر؟ اینها کسانی هستند که در همان مملکت هم اگر به دنبال دارایی های آنها بروید در نهایت یک خانه دارند و یک ماشین و خانه ی دوم را هم به ارث برده اند!!!( متوجه میشوید؟) این ساده انگاری و خوش خیالی ست که فکر کنیم تغییر جغرافیای ثروت فقط در میان “خودی ها” صورت میگیرد و گرفته است! از نگاه من اتفاقا ثروت فاسد سرکوبگران به دست کسانی جا به جا میشود و شده است که از نظر ظاهر هیچ سنخیتی با سرکوبگران شاید نداشته باشند. افراد و ادمهایی که ابدا شک برانگیز نیستند. افراد و کسانی که ابدا حساسیت های ما را بر نمی انگیزند. کسانی که حتی با شلوغ کاری های بی دلیل ذهن و زبان من و شما را به جاهای دیگر منحرف میکنند. اینکه فکر کنیم جابه جایی ثروت فاسد فقط و فقط توسط ادمهای ته ریش دار و یقه بسته و ظاهرا متشرع صورت گرفته و میگیرد ایا ساده انگاری نیست؟ این ثروت میتواند به نام یک زن معمولی، یک دانشجوی معمولی، یک ادم حتی به ظاهر مخالف حکومت ، یک ادم معمولی، یک ادم خوش مشرب، یک کارمند معمولی، یک پزشک معمولی، یک کاسب معمولی ، یک صاحب شرکت خصوصی و …هرکسی با هر چهره ای منتقل شود! ثروت هوشمند تر از هیجانات من و شماست. این ذات سرمایه و ثروت است.
سوم: به نام ها اکتفا نکنید. دنبال نشانه ها باشید. بروید ببینید دانشجویی که دو سال امده کانادا و بعدش خانه ی یک میلیون دلاری وحتی بیشتر میخرد این چه معنی دارد!؟ پدرش کیست؟ کارش چه بوده است؟ شاید سپاهی نیز نباشد اما در جامعه ای که فقط رانت خوارها و اهالی زدو بند ، قدرت تجمیع ثروت دارند باید به شما نشان بدهد که سر این ماجرا به کجا وصل است!!! این شاید یک رحم اجاره ای باشد…. بروید ببینید زنی که با دو بچه می اید کانادا انهم فقط با ثبت نام فرزندش در یک مدرسه و یا گرفتن ویزای دانشجویی برای خودش و دو بچه و بعد هم در ظرف شش ماه خانه میخرد و ماشین و هزینه های دو بچه و خانه را در وضعیت دانشجویی می پردازد از کجا ارتزاق میکند؟ همسرش کیست؟ از کجا می اورد؟ اینهم شاید سپاهی نباشد اما وقتی حقوق استاد دانشگاه شریف شاید چند هزار دلار بیشتر نباشد همسر این خانم چه کاره است که اینچنین خانواده اش را حمایت مالی میکند؟ اینهم شاید یک رحم اجاره ای باشد! از این نمونه های بسیار است و لابد شما بیشتر از من میدانید. من با این مثال ها ابدا قصد ندارم انگشت به سمت و سویی بگیرم. فقط تلاش میکنم تا از ساده گیری و نزدیک بینی عبور کنیم! و فریب نام ها را نخوریم و به نشانه ها توجه کنیم.
چهارم : نماد و نشانه ی اصلی برای شناخت اهالی قدرت فقط و فقط باید “ثروت بی دلیل” باشد. اگر میخواهید بدانید که خواستگاه ادمها کجاست از ثروت آنها بپرسید و آن را تحلیل کنید. انهم بدون مرز! بدون خط کشی. این سوال که از کجا اورده ای باید درمورد، زنان، جوانان، دانشجویان، ارتشی ها، ادمهای عادی وحتی ادمهای به ظاهر مخالف حکومت! و ….هر قشرو گروهی باشد. برای اینکه در جامعه بسته ی ایران هیچ قشر و گروه و فردی نمیتواند بدون وابستگی به مراکز قدرت به ثروت برسد! اما قدرت در همه ی این اقشار نفوذ داشته و دارد و از انها به عنوان رحم اجاره ای استفاده کرده و میکند!
پنجم: تمرکز کردن بر روی نام سپاه کار بسیار درستی است به شرطی که این تمرکز ما را از دقت در سایر حوزه ها منحرف نکند. همه ی ما می دانیم که یک کارمند حدودا چقدر حقوق و مزایا دارد. یک معلم چقدر. یک استاد دانشگاه به چه میزان. یک کاسب به همچنین. یک راننده تاکسی نیز. یک مهندس هم. یک پزشک نیز. یک مدیر کل در دولت و حتی کسانی که به ظاهر شغل خصوصی داشته اند…! اما مطمئن باشید در میان همه ی اینها کسانی صاحب ثروت فاسد شده اند که زرنگ هستندو نان را به نرخ روز میخورند و حریص هستندو نقش رحم اجاره ای را بازی کرده اند!کسانی که ثروت فاسد را در خودشان جای داده اند.آن را در خود حمل میکنند و به وقت نیاز به اندازه ای که مد نظر است ان را متولد میکنند. ما باید بر پرسش ” از کجا اورده ای؟” متمرکز شویم انهم بدون مرز! بدون تبعیض! اگر اینکار بشود انوقت سره از ناسره نیز تشخیص داده میشود.
ششم: تمرکز بر جوانی 18 ساله (قبل از دیپلم) یا 22 ساله ( پس از لیسانس) که بدون اختیار به او دستور داده اند تا در بخشی از سپاه دو سال “اجباری” را طی کند نشان ساده گی و ساده گیری دارد. یعنی حالا تمام ارتشی ها پاکدست و همراه با مردم بودند و هستند؟ یعنی همه ی انانی که در ارتش خدمت کرده اند سینه در برابر حکومت سپر کرده اند؟ یعنی همه ی نیروی انتظامی پاک بودند و هستند؟ همه استادان دانشگاه، همه دانشجویان و همه پزشکان، همه مهندسان، همه صاحبان شرکت های خصوصی همه ی دلالان و تجار، همه ی اقشار دیگر پاک و صحیح و سالمند و ما به عنوان ادمهای مثلا اگاه که در جهان ازاد هم نفس میکشیم باید انگشت به سمت جوانی بگیریم که هیچ اختیاری در تعیین حوزه نظام وظیفه خود نداشته است؟ این اسمش درایت است یا ساده گیری و یا انحراف از سوال بی مرز ” ازکجا اورده ای؟”
هفتم : در این میان باید حواسمان به معدود صاحبان ثروت هم باشند که به سختی و تلاش، خودشان را در وضعیتی حداقلی حفظ کردند. کسانی که ریشه و بنیاد ثروتشان “امروزی” نیست! همین دیروز به ثروت نرسیده اند. باید خواسمان باشد تا خشک و تر با هم نسوزند. شکست و سوختن حتی یک فرد بی گناه در این راه ابدا به نفع جنبشی نیست که داعیه حقیقت و ازادی دارد.
اخر:
حرف هنوز بیشمار است اما انانی که در مقابله با ثروت فاسدِ سرکوبگران، اراده اگاه دارند میدانند و باید بدانند که پرسش اصلی ” از کجا آورده ای ؟” باید باشد انهم بدون مرز و بدون تفکیک اقشار و گروهها. بدون تفکیک جنسیتی. رحم های اجاره ای برای جا به جایی ثروت، لزوما حامل و حاوی ارزش های اجاره کنندگان نیستند و چه بسا ظاهری متضاد داشته باشند. ساده نباشیم. ساده فکر نکنیم. ما از اینهمه ساده گی و ساده گیری و نزدیک بینی هیچ سودی نمی بریم و نبرده ایم و نخواهیم برد. به نشانه ها فکر کنید.