جهان ” پسا کرونایی” چه صیغه ایست؟

☘️هراسناک نشوید. دلتان خالی نشود یکوقت! حتی فکر نکنید کسی یا کسانی که این عبارت پر طمطراق “جهان پساکرونایی ” را استفاده میکنند عنقریب ما را میهمان یک کشف و شهودی می کنند بی بدیل!… ابدا اینگونه نیست پس ترس به دلتان راه ندهید. خب البته این دوستان هم حق دارند برای اظهار نظر و عقیده اشان هرجور دلشان بخواهد از کلمات استفاده کنند . به هرحال یا استاد دانشگاه هستند یا منورالفکر و یا متخصص و باید با زبان طبقه ی خودشان صحبت کنند!( بله زبان هم طبقه دارد) . ولی من به عنوان یک آدم متوسط تلاش میکنم تا ساده و صریح درباره ی “جهان پساکرونایی” که حرفش را میزنند کمی بنویسم و نگاهم را با شما در میان بگذارم. در حقیقت میخواهم به شما بگویم که خیلی ساده و راحت نمیتوان از “جهاااان پسااا کرونایی ” حرف زد زیرا هزاران گوشه و زاویه و اما و اگر دارد. سعی میکنم صریح و کوتاه باشد اما اگر طولانی شد ، عذرخواهی میکنم .

اول☘️: غرض و مقصد متخصصان ازبیان “جهان پساکرونایی” به طور ساده اشاره به جهان بعد از این بیماری و تغییراتی که شاید بوجود بیاید دارد. این عبارت که منظورش ، اوضاع جهان “بعد از” و “پس از ” کروناست میخواهد به ما بگوید که چه اتفاقاتی در جهان رخ خواهد داد بعد از این مساله. کلا از عبارت “پسا” نترسید! پسا نوگرایی، پسا تجدد و … زیاد هستند. ولی ترس ندارد.

دوم☘️ :کسانی که از این عبارت ” جهان پساکرونایی” استفاده میکنند به گمان من در همین قدم اول و در همین عبارت گرفتار یک اشتباه هستند. یک ابهام و ایهام بی مورد. اشتباه هم نباشد یکجور بی دقتی زبانی است به نظرمن. کم دقتی ست برای اینکه اینها نمیگویند منظورشان از “جهان” چیست. جهان طبیعت؟ هستی؟ فضا و کهکشان ها؟ ایا منظورشان فقط کره ی زمین است؟ چه چیز این کره ی خاکی؟ طبیعت؟ انسان؟ به هرحال باید منظورشان همین کره ی خاکی باشد. حالا یا طبیعت و یا انسان! واقعیت اینست که جهان طبیعت نه قبل از کرونا و نه بعد ازآن ابدا تغییر نخواهد کرد. مثلا زلزله و سیل و طوفان و اتشفشان و …با کرونا تشدید و بدون کرونا گرفتار تخفیف نمیشوند! طبیعت در دل خود، منطق خودش را دارد و همیشه هم داشته است.(البته میدانم طبیعت از انسان اسیب دیده است و میتواند این روند کاهش پیدا کند.) پس وقتی از جهان طبیعت حرف نمی زنند و هدفشان انسان است چرا راحت و ساده از “انسان پس از کرونا” حرف نمیزنند؟ انسانی که میتواند متاثر از این بیماری ، “قراردادها”ی خودش را تا حد نیاز تغییرداده یا تعمیر کند و یا حتی قراردادهای جدید خلق کرده وبه واسطه آن تغییرات “جهانِ قراردادی خودش” را متحول کند.

سوم☘️: دقیقا وقتی منظورمان روشن و صریح شد و فهمیدیم از “انسانِ پس از کرونا” حرف میزنیم نه “جهان پس از کرونا” فرصت و مجال پیدا میکنیم تا با پرسش هایی رو به رو شویم که تلاش برای پاسخ دادن به آنها تصویر آینده را برای ما شاید کمی شفاف تر بکند. مثلا میتوانیم از خودمان بپرسیم که آیا این بیماری کرونا در “آینده” رفتار فردی و جمعی ما را دراقتصاد و سیاست و اجتماع و فرهنگ و اخلاق و…که زیر مجموعه های بیشمار دارند تغییر خواهد داد؟ اگر بله این تغییرات چیست و چگونه خواهد بود. این سوالها البته بیشمارند اما من گوشه ای از آنها را مینویسم.

چهارم☘️: پرسش ها در سه سطح فردی و جمعی و حکومتی قابل طرحند. در همه ی حوزه های اخلاق و فرهنگ و سیاست و اقتصاد و …در اقتصاد مثلا در سطح فردی آیا ما آدمهای قانع تری میشویم؟ کم مصرف تر؟ دیگر خبری از تزیین غذا نخواهد بود و همینکه چیزکی باشد برای خوردن دعاگو میشویم؟ ته ظرف ماستمان را مانند قدیمی تر ها نان می مالیم و می سابیم؟ بعد در سطح ملی و جهانی دولت ها بی خیال رشد و سرعت و گستردگی بازارهای مالی میشوند؟ یعنی انسان بعد از کرونا بی خیال بازارهای بورس میشود ؟ “انسان پس از کرونا” در سیاست اخلاقی تر میشود؟ یعنی از منافع ملی دست میکشد و به منافع جهانی می اندیشد؟ فردا اگر یک کشوری شعورش به منافع ملی نرسید ایا دیگر کشورها هجوم میبرند و از منافع خودشان به ایشان هدیه میدهند ؟ ایا پس از این سیاست تعریفش دیگر پدرسوخته گی نخواهد بود؟ و از فردای کرونا عابدان و صوفیان و فلاسفه ی اخلاق نخست وزیر و رییس جمهور میشوند و ارزوی افلاطون براورده خواهد شد؟ ایا انسان بعد از کرونا دیگر دروغ نمی گوید وطمع ندارد و حرص مال دنیا را نمیزند؟ آیا با طبیعت رابطه ی عاطفی برقرار می کند و همه با گلها و اسمان و حشرات حرف میزنند و دل میدهند و قلوه می گیرند؟ ایا من و شما بعد از کرونا علامه ی اخلاق میشویم؟ ایا بعد از کرونا همه ما سر به زیر تر و متواضع تر شده و از این مشتی که طبیعت بر دهان ما کوفته خون گریه میکنیم؟ ایا به دلیل اینکه ما فهمیدم کرونا یک ویروس دموکرات! است و همه را میتواند گرفتار کند، از دولتیان و حکومتیان تا ادمهای عادی مثل من و شما، بعدش ما خودمان را می اندازیم تو بغل یک سیستم اقتدارگرا مانند چین و میگوییم گور پدر دموکراسی؟ مرگ بر دموکراسی؟ آنهم به دلیل اینکه این روزها همه میگویند” دیدی…چینی ها خیلی خووووب عمل کردن!” (بله چینی ها واقعا خوب!!!! عمل کردند در توزیع و تکثیر بیماری!)…از سوالات دیگر و بیشمار مثلا میتوان پرسید که آیا انسان پس از کرونا در خیلی از مسائل ” فردگرایی” را ترک میکند ونادم و پشیمان ،برپشت دست زنان میرود میخوابد لا دست جماعت؟ و یا مثلا در امور بهداشتی و سلامتی دیگر صرفا به خودش نمی اندیشد و به همه ی افراد جهان فکر میکند؟ یعنی از فردای بعد از حل و فصل کرونا اگر یک مغولی سرما بخورد و تب کند فوری یک کانادایی میرود و پاشویه میکند او را؟ از فردا دیگر شرکت های دارو سازی جهان و سازمان های بهداشتی کرور کرور پول میدهند به افریقا و کشورهای توسعه نیافته و عقب مانده که سروحال و سالم تر باشند و بهداشتی تر باشند که مبادا فرداروز، دوباره یک بیماری دیگر بیفتد به جان انسان؟ در حوزه اخلاق از فردای بعد از کرونا ما هم عاقبت نگر میشویم و در ارتباطمان با دیگران تن به جدل نمیدهیم و در تملک حقیقت تلاش نمیکنیم و اگرم با کسی دست به یقه ی دینی و مذهبی و فلسفی شدیم ، فوری میگوییم” باشد حق باتوست عزیزم…یادت نیست کرونا چقدر سخت بود…اصلا چرا دعوا؟..هرچی تومیگویی همان است؟!!!” یعنی کرونا انسانِ را اینگونه متحول میکند بعدش؟ یعنی کرونا آمده است تا ما اخلاقی تر شویم؟ اصلا میشویم؟ یعنی بدون کرونا نشده بودیم؟ اگر نشده بودیم یعنی انسان باید چوب بالای سرش باشد؟ مذهبی ها همین حالا میگویند این چوبِ خداست! عده ای هم یکسره روضه میخوانند که این نتیجه ی بی اخلاقی انسان مدرن است! و این انتقام طبیعت است و این از این حرف ها ی احساسی و عاطفی. ولی واقعا انسان قرن معاصر بی اخلاق تر از انسان دو قرن قبل است؟ کدام اخلاق؟ در چه سطحی و کدام رویکرد اخلاقی؟ اینها باید روشن باشد!

پنجم☘️: صدها وبلکه هزاران سوال ریز و درشت و بسیار جدی وجود دارد که مدعیان “انسان پس از کرونا” باید برای آنها جواب داشته باشند! با عبارت های کلی و عام نمیشود و نمیتوان سراسر زندگی انسان ها را که سرشار از جزییات واقعی ست تبیین کرد. من نمیخواهم بگویم که این شرایط منجر به تغییر میشود یا نمیشود( از نظر من هنوز زود است) اما تلاش میکنم تا نشان دهم که تغییر و تحول آنهم بعد از یک بیماری اینچنینی برای انسان معاصر به عوامل متعدد بسته گی دارد و اصلا و ابدا ساده نیست!

ششم☘️کسانی که از “جهان و انسان پس از کرونا” حرف میزنند چند دسته هستند.
دسته اول. افرادی که در حوزه سیاست و اقتصاد با توسل به این فضا میخواهند همه تمدن غرب را چال کنند و بروند بخوابند بغل دست چین! اینها خیلی زیرجلکی و مثلا باهوش تلاش میکنند تا نشان دهند که چینی ها در این مساله چقدر تند وسریع مساله را جمع کردند و حالا تمدن غرب از اروپا و امریکا همینطور مانده حیران! و عنقریب است که ترامپ و مرکل و ترودو با لباس مبدل ( که شناخته نشوند) بروند دست بوس خاقان چین و التماس دعا داشته باشند! برای همین هم هر روز یک تفسیر و تحلیل بیرون میدهند و اصلا و ابدا به روی خودشان هم نمی اورند که چینی ها اصولا “مشکل سرخود” هستند وتا اطلاع ثانوی نقشی که جهان برایشان تعیین کرده “یک کارخانه ی تولیدی” بزرگ است نه بیشتر! ( در این باره بعدها مینویسم و دلایلم را میگویم) این گروه ساده انگارانه فکر میکنند انسان غربی و تمدن غربی محصول و نتیجه یک شعبده ی کودکانه و یک شبه است و اکنون حضرتِ کرونا این شعبده را قورت داده و منهدم میکند و کمرش را می شکند از وسط! اینها یا خواب هستند یا خودشان را به خواب زده اند و یا میخواهند مثلا خودشان را پیشرو و عقل کل نشان بدهند و پیغمبری کنند! اینها یعنی نمیدانند تمدن غرب پشتوانه 2500 سال فلسفه دارد؟ بعد انسان پسا کرونا میخواهد چه بکند با این 2500 سال؟ اینها نمیدانند تمدن غرب پایه و مایه اصلی ش تکنیکی ست بر پایه “عقلانیت” که همه ی پروتکل های صنعتی و فنی و علمی و فرهنگی و…جهان معاصر راشکل داده و حتی مخالفان تمدن غرب مانند چین و ایران و روسیه نیز از همین پروتکل ها استفاده میکنند؟ بعد کرونا و انسانِ پس از کرونا میخواهد چه بکند با این تکنیک مبتنی بر عقلانیت؟ میخواهد تکنیک و صنعت را دود کنند و به هوا بفرستد؟ خب بعدش چه میشود؟
دسته ی دوم: افرادی و یا کسانی هستند که شروع کرده اند به سرزنشِ اخلاقی _ فرهنگی انسان معاصرِ امروزین و فکر میکنند انسان پس از کرونا یا فی الفور اخلاقی و منزه و پاک میشود و یا منقرض میشود. اینها فکر میکنند فرهنگ یک بازیچه ایست که خیلی ساده هم میشود چپه اش کرد و خلاص! چنان از “پسا کرونا” حرف میزنند که گویا کرونا پیامبری ست مبعوث شده برای تادیب اخلاقی و فرهنگی انسان ، آنهم با توسل به تنبیه! تنبیهی که اولین مرحله اش “مرگ” است! و مرحله بعدش اگر زنده ماندی چپه کردن اخلاق و فرهنگ معاصر انسان مدرن( میدانم همه اینها تعریف دارد و خالی از اشکال هم نیست) است و خوابیدن به سمت چپ! من نمیدانم این دسته تعریفشان از اخلاق و فرهنگ دقیقا چیست ولی میفهمم که اخلاق و فرهنگی که ما اکنون در آن نفس میکشیم هربدی و خلاء و مشکلی هم داشته باشد اما یکشبه وارونه نمی شود! از بین نمیرود. این فرهنگ و اخلاق هرچه باشد قطب های مخالف آن، اول باید زورشان برسد که خودشان و مردمشان را از زیر سایه سنگین این اخلاق رها کنند بعد نسخه برای آینده بشر بپیچند! واقعا انسانِ پس از کرونا، پشت میکند به کانت و هگل واسپینوزا و فرانسیس بیکن و ماکس وبر…و همه کسانی که در ساخت این اخلاق و فرهنگ سهیم و شریک بودند؟ واقعا یعنی این اخلاق و فرهنگ از نظر آنان اینهمه سست و بی پایه و مایه است؟ اگر سست و بی پایه و مایه بود پس تمدنی اینچنین که سوار بر این فرهنگ و اخلاق است را چگونه توجیه میکنند؟

هفتم☘️: ما چه خوشمان بیاید و چه نیاید ، جهان امروز درسایه سنگین پروتکل ها فنی، علمی، اخلاقی و فرهنگی و سیاسی غرب زندگی میکند . این سامانه فرهنگی و تمدنی یک شبه و بی پایه نیست که یک شبه نیست و نابود شود. غرب و انسان معاصرش! با تمام نواقصی که دارند اما یک چیز را نشان داده اند و آنهم اینست که هر بار توانسته اند از مخمصه رها شوند و با توسل مستمربه عقل و خودانتقادی مداوم ، این فرصت را به خودشان داده اند که منافذ را یا تعمیر کنند یا تغییر دهند آنهم در راستای ارزش های خودشان نه ارزش های مخالفان و رقبایشان! برای همین همه حتی مخالفانشان هم در تمام شئون رو به قبله ای آنها سینه میزنند. گول لفاظی ها و تفلسف های بعضی از آدمها را نخورید. این سامانه ی فرهنگی _تمدنی نشان داده است که هوشمند است. رکود های چند ساله را پشت سرگذاشته است. جنگ های مختلف را. بیمارهایی عجیب و غریب و کشنده را. همه سامانه های مخالف نیز حدود صد سال است که مرگ و نابودی و منهدم شدن این سامانه فرهنگی و تمدنی را کودکانه و با لج بازی فریاد میزنند درحالی که خودشان عقیم هستند در هرگونه زایش و تولیدی ارزشمند و روشمند! این سیستم و سامانه اگر هم اشکال داشته باشد که دارد اما نسبت به سایر سیستم ها و سامانه ها از چنان عقلانیت و خردورزی برخوردار است که تاکنون توانسته خودش را حفظ کند و به گمان من باز هم خواهد کرد و انسان بعد از کرونا قبله اش را از غرب به شرق تغییر نخواهد داد.

هشتم☘️: میزان تاثیر گذاری “کرونا” در انسان و آینده اش بسته گی تام و تمام دارد با زمان. اول مدت زمانی که انسان و جهان با این مساله دست به گریبان خواهد بود. و دوم زمانی که دارویی برای آن مهیا شود. به گمان من سه ماه و شش ماه و یکسال زمانی نیست که بخواهد تاثیرگذار باشد و ما را به “انسانِ پس از کرونا” برساند! جنگ های جهانی اول و دوم با میلیون ها کشته و هزاران عواقب عظیم و مهیب هرکدام 4 یا 5 سال طول کشید ولی بعدش چه شد؟ قیامت شد؟ اسرافیل در صورش دمید؟ بیماری های مسری میلیون میلیون آدم کشت. بعدش چه شد؟ رستاخیر؟ ..ابدا!
اگر همین فردا دارویی تولید شود که فقط بتواند این بیماری را متوقف و کنترل بکند!(نه اینکه کلا مشکل را حل بکند) شما فکر میکنید از پس فردا بازگشت به روال عادی زندگی شروع نمی شود؟ اوضاع اقتصادی بهتر نمیشود؟ بورس ها رونق نمی گیرند؟ میهمانی ها شروع نمیشود؟ و به طورکلی بازگشت به روال پیشین اغاز نمی گردد؟ من ابدا نمیخواهم بگویم که این خوب است یا بد است فقط میخواهم این نکته را متذکر شوم که انسان امروز یکدفعه نمیشود “انسان پس از کرونا”. انسان و زندگی اش ، انسان و ارزش هایش، انسان وروش هایش ، بازی رایانه ای نیستند که با اتمام یک مرحله فوری بروند مرحله ی بعد! یا با شکست در یک مرحله از صحنه و صفحه ی بازی زندگی حذف شوند. انسان ها یکدفعه دست از ارزشها و روش های زندگی اشان فارغ از درست و غلط بودن انها نمی کشند و این خاصیت انسان بودن است.

نهم☘️: انسان موجودی ست حیرت انگیز. و یکی از حیرانی ها ، توان فراموش کردن است که انسان ها دارند! و من گمان میکنم اینهم از مواهب و نعمت های بی جانشین است. شما فکر کنید اگر فراموشی نبود هرکدام از ما بعد از مرگ یکی از عزیزانمان باید برای همیشه میخوابیدیم رو به قبله تا ما هم برویم به سرای باقی. اما چه چیز ما را نجات میدهد؟ “فراموشی” . همین فراموشی جامعه را نیز گاهی نجات میدهد. ما را بازمی گرداند به جاده ی زندگی. ..بله کرونا بیماری هراس انگیزی شده است. ولی ایا انفلونزای اسپانیای نبود؟ طاعون نبود؟ وبا نبود؟ دو جنگ جهانی با میلیون ها کشته نبود؟ همه اینها در همین صد ساله درهمه جای جهان رخ داده است. اما چه شد؟ انسان های تغییرات اساسی و ریشه ای کردند یا به مدد علم و دانش آن را مهار و باز به زندگی خودشان ادامه دادند؟؟ البته تغییرات همیشه بوده است وخواهد بود. اما من گمان میکنم که سامانه فرهنگی _ تمدنی غرب به عنوان تنها سامانه مسلط در جهان معاصر بعد از حل و رفع این مشکل درس هایش را خواهد آموخت و از آنها برای صورتبندی وتغییر و تعمیر سیستم خود از آنها سود خواهد برد. دقیق تر اگر بخواهم بگویم اینست که سیستم و سامانه ای هوشمند همانند انچه در غرب جاری ست فعلا سراغ ندارم. هر تغییری هم اتفاق بیفتد در راستای ارزش های غریبان خواهد بود و این مهم است. و این نگهدارنده این سامانه فرهنگی_تمدنی ست. تا وقتی ارزش هایی فراتر از دموکراسی و ازادی و تسلط قانون و عقلانیت وجود ندارد نمیتوان “انسانِ پساکرونا” را تعریف کرد.

دهم☘️: کرونا آشکارا زندگی فردی و جمعی همه ما را تحت تاثیر قرار داده است. اقلیتی تجربه ی تلخی داریم و خواهیم داشت( مانند مرگ عزیزانمان) و اکثریتی هم تجربه اشان محدود میشود به مشکلاتی مانند کار و درخانه ماندن و پارتی نکردن و مدتی محدود بودن. فعلا همین است .
تاثیر و تاثرات اندک و محدود به اضافه قدرت فراموش کردن انسان را علاوه کنید به پیدا شدن یک دارو در یکی دو ماه آینده و باقی قضایایی که نصفه و نیمه سعی در توضیحشان داشتم، آنوقت میبینید که حرف از” جهان یا انسان پسا کرونا” یی تا اطلاع ثانوی ،صیغه قابل توجه و موثری درتاریخ آینده ،آنچنان غلیظ که بعضی ها داغش می کنند نیست. مگر اینکه اتفاق یا رخدادهای دیگری بوجود بیاید.

درباره جلال حیدری نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

مشاهده همه مطالب جلال حیدری نژاد →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *