زخم هایی که تو داری

 

…جغرافیایی ست که زخم دارد/ تاریخی ست که باید لا به لای زخم هایش را خواند / زخم هایت را می بینم و دستم خالی ست/ تلخندِ زخم نیمه بازت را می خوانم و رو برمی گردانم / لبخند، “مرهم” بی حیایی ست بر زخمِ زیبایی که تو داری/” آرام باش” هرجایی ترین پند است برای این زخم باوقاری که تو داری/”صبور باش” فاحشه ترین نصیحت است برای ساکت ترین زخمی که تو داری/ زخم هایت را می بینم/ آنها را گاهی باید لیس زد/ زخم ها گاهی فقط بزاق دهان می خواهند!

درباره جلال حیدری نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

مشاهده همه مطالب جلال حیدری نژاد →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *