تلخ اما ناگزیر!

سال هشتاد و چهار، خوب نبودم انروزها،

جايي ميخواندم كه:

1.تفكر چيزي به جز فرايند پرسش و پاسخ نيست. 2.سريعترين و ساده ترين راه براي انحراف فكر از موضوعي خاص چيست؟ پرسيدن يك پرسش تازه.! بعدها اموختم كه: 3.سريعترين و ساده ترين راه براي انحراف فكر از عشق و دوست داشتن و يك ارتباط عاطفي كه به هر دليلي كاركرد خود را از دست داده و از مرحم بودن دور و به زخم شدن نزديك شده فقط و فقط امدن يك عشق تازه است!

پ.ن 1.همه چيز همانطور پيش ميرود كه يك حشره فكر ميكند اگر ادم بود انرا انجام ميداد.!

پ .ن.2.من خوبم

درباره جلال حیدری نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

مشاهده همه مطالب جلال حیدری نژاد →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *