من از دار دنیا فقط یک قلب سالم داشتم
دست نوشته های بی سرانجام در باب آنچه دل یک آدم را چنگ میزند
و چیزی من را پرت میکند عقب اما چیزی هم نگهم میدارد، هم میخواهم فریاد بزنم و هم توان ندارم.همه زندگی می اید جلوی چشمانم و همه انچه نامش زندگی نیستبرای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام. خب بر خلاف اون غمی که ابتدای خوندن این نوشتتون هر خواننده ای رو بدون شک غمگین میکنه یه جور دیگه م میشه بهش نگاه کرد، ارزش دوباره ی زندگی و فرصت جبران چیزائی که همون لحظه حسرتش رو خوردین، زندگی هر لحظه به ما فرصت میده، و گاهی یکی مثل شما هوشیارانه تلنگرشو احساس میکنه و گاهی دیگری دوباره تو روزمرگی ها خودش رو گم و فراموش. امیدوارم همیشه خوب باشید این یه جمله ی ثابت تکراری نیست، یه آرزوی صمیمانه س، دوستهای خوب همیشه دوست داشتنی هستن و بودنشون همیشه قابل لمس، واقعیت تلخی تو این نوشته بود راست میگید زندگی با کسی شوخی وتعارف نداره و عجیب ما دلبسته ی خیلی آدمها و خیلی چیزا میشیم ، گاهی اونقدر برای خودمون برنامه ریزی می کنیم که انگار جاودانگی رو تا ابد برای خودمون در نظر گرفتیم، یه وقتائی غرق فکر کردن و نقشه های آینده میشم اونوقت خودم به خودم نهیب می زنم که چقدر جلوتر از حال، دارم حرکت می کنم، اگه من ارزش این لحظه رو که توش هستم فهمیدم، اگه من قدرت خوب بودن، خوب دیدن ، درست تو همین لحظه رو داشتم آینده برای من یعنی همین لحظه، چون تمام لحظه های من ثبات پیدا میکنه ، پس اگه فرصت دیدن طلوع دوباره داشتم چیزی رو از دست ندادم، نباختم، خوب بودم ، خوب دیدم پس بازم خوب هستم و خوبم می بینم.غمگین نوشتن از طرف یه خواننده ی سمج معترض اکیدا ممنوع می باشد نقطه.دردها همیشه هستن اما میشه باشن ولی در کنار شادیهای دیگه، این تعادل باعث میشه هیچکدوم ما رو اسیر خودش نکنه، دوست خوب و با احساس روزگارتون سبز و بهاری.
سلام
خوش بحال کسی که این مطلبو براش نوشتی
لطفا این کامنت رو برای نمایش عمومی تایید نکنید ممنون
سلام، بعد از خوندن مطلبتون اولین کاری که کردم یه نفس عمیق کشیدم، چون فکر می کنم با این آلودگی هوا یه چند وقت دیگه به قول شما همین یه قلب سالم هم از دستمون بره بعد از اون هم خوش به حال اونی که اینطور ازش منت کشی می کنی بهش حسودیم شد هر چند همیشه و همیشه حق با خانمهاست
سلام. اومدم به هوای خوندن مطلب جدید یه حس کنجکاوی منو قلقلک داد ببینم نظر مخاطبای دیگه چیه و کامنتا رو بخونم، چقدر باید نویسنده ی دوست داشتنی باشین که این نوشته ی با احساس قشنگ، باعث حسودی شده ، شوخی می کنم شیطنت مخاطبا بامزه بود، و ترسیم شکوه یه حس لطیف واقعا شیرین و خوندنی، مرور احساس کسی که محبتش دائمی ، عمیق و موندگار باشه واقعا زیباست، به همون میزان محبت واقعی، محبتم دریافت می کنی، حسود خانومای بالائی که الان حتما باعث یا حذف این کامنت میشین یا کشته شدن من، خوش به حال گفتن نداره ، به قلبتون رجوع کنین ببینین آدما رو چه جوری و چقدر دوست دارین، این رمز موندگاری تو قلبهاست، و آقای نویسنده مطلب جدید میخایم، قلمتون پایدار.
سلام
این حرفو زیاد شنیدم که خوش به حال مرجع نوشته هات
وبهترین جوابی که میشه به این حرف داد به نظرم اینه که خوش به حال من که برای اون مینویسم.
متن زیبایی بود
وخوش به حال شما که کسی هست که براش مینویسید.
چنین گفت بامداد عاشق:
برای زیستن دو قلب لازم است
قلبی که دوست بدارد /قلبی که دوستش بدارند.
قلبی که هدیه کند/ قلبی که بپذیرد.
قلبی برای من/ قلبی برای انسانی که من می خواهم
تا انسان را در کنار خود حس کنم.
در آن سوی ستاره من انسانی می خواهم :
انسانی که مرا بگزیند
انسانی که من او را بگزینم
انسانی که به دست من نگاه کند
انسانی که به دست هایش نگاه کنم
انسانی درکنار من
تا به دست های انسان ها نگاه کنیم
انسانی در کنارم
آینه ئی در کنارم
تا در او بخندم /تا در او بگریم…………
( اینم از این)