باید در” اصلاح، انقلاب” کرد!

 

1.همه میدانند که مردم خسته شده اند، همه میدانند که اهل قدرت و سیاست در ایران نمره ی قبولی نگرفته اند و دین مداران اسمان را به زمین فروخته اند و مردم را برای نان شب حواله به آسمان میدهند،همه میدانند که تحقیر یک ملت درچند نسل چیزی برای مسامحه و مصالحه و مصلحت اندیشی و آینده نگری نمی گذارد و نگذاشته است، همه میدانند که فقر و مصیبت و تنگدستی از یک طرف و نظاره کردن بی تدبیری و نادانی و سرقت و اختلاس و چپاول مستقیم و غیر مستقیم ثروت ملی از جانب اهل قدرت چگونه ملتی را به مرزهای خطرناک “همه یا هیچ” میکشاند ، همه میدانند که آنچه امروز در ایران جریان دارد،چه تحت برنامه! باشد و چه خودجوش هزار و چند دلیل و علت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی واقعی دارد. همه ی اهل قدرت و سیاست میدانند که وقتی برای به دست آوردن حداقل های زندگی و زنده بودن ملتی را مجبور به رکوع می کنند و بعد به سجده می اندازند، و فقط زمین سخت در پیش روی ملت قرار میدهند ،آنوقت مردمانی که قفقط تصلب و تعصب و سختی درپیش رو دیده اند، ترجیحشان این میشود که یک بار برای همیشه بایستند و ابدا هم نه نتایج فکر نمیکنند برای اینکه شرایط و مختصات فرصت منطقی بودن را از آدم خواهد گرفت.
2. در چنین شرایطی، که مردم خسته اند و احساس بر منطق غلبه پیدا میکند، بازی همه یا هیچ پا میگیرد . بازی نه چندان عاقلانه ای که جامعه را یا سمت “صفر” می کشاند یا “صد” و اصلا توجه نمیکند که زندگی یک ملت طیفی ست از صفر تا صد! در چنین شرایط پیچیده ای صدای دو دسته از همه بلند تر است، یکی آنانکه میخواهد همه چیز زیرو رو شود و دیگر کسانی که هنوز فکر میکنند با اصلاحات جعلی و بزک دوزک های بی محتوی میتوانند این شکاف ها و پاره گی ها را رفو کنند. یکی به انقلاب می اندیشد و یکی به اصلاح. ولی آنچه ایران بدان نیاز دارد هیچکدام نیست و تنها باید در اصلاح انقلاب کرد! یعنی اصلاحات سرعت بگیرد و حقیقی شود و خواسته های مردم برصدر بنشیند و دست تعصب و تصلب از روی ذهن و زبان مردم برداشته و مجال شریک و سهیم شدن حقیقی مردم از طریق احزاب در قدرت مهیا شود. باید همه آنچه نسل امروز ایران از زن و مرد می داند و میخواهد محترم شمرده شده و همه انانی که مردم را تحقیر کرده و موجب کاخ نشینی اقلیت و کوخ نشینی اکثریت را برپا کرده اند از قدرت فاصله بگیرند.باید بودجه ی کشور در اولین فرصت تصحیح و مردم بدانند نهادهای فراتر از نظارت وجود نخواهد داشت. باید به سرعت روابط با چهان معتدل و منطقی شود، استراتژی دشمن تراشی درمنطقه و جهان باید جای خودش را به “دوست یابی” بدهد و …همه اینها باید شفاف و با سرعت صورت بگیرد.

3.مردم خسته اند، مردم مانده اند.تاب و توانی دیگر نیست. صبر و حوصله خریدار ندارد. اما راهی که ایران را از تلاطم های مهیب نجات میدهد و به ساحل میرساند، “انقلاب در اصلاح” است و نه هیچکدام دیگر! “انقلاب در اصلاح” نه هزینه تداوم التهاب و طوفان را به مردم و ایران تحمیل میکند و نه مردم را مجددا وعده به صبوری برای اصلاحات جعلی میدهد. “انقلاب در اصلاح” شاید مردم را هیجانی ترنکند و شاید برای چسبیده گان به قدرت خوشایند نباشد، اما میتواند راهی کارآمد،خردمندانه و کم هزینه برای گذار و عبور از شرایط مهیبی باشد که تنها گوشه ای از آن را در این روزها دیده ایم. فراموش نکنیم که هیچ انقلاب و اصلاح جعلی در هیچ کجای جهان به آزادی و عدالت منجر نشده است. و رسیدن به ازادی و توسعه و آرامش هیچ راه میان بری نداشته و نخواهد داشت، به جز اصلاحات برنامه ریزی شده، شفاف،حقیقی که با سرعت مناسبی حرکت کند ونتایجش برای اکثریت قابل قبول باشد.

درباره جلال حیدری نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

مشاهده همه مطالب جلال حیدری نژاد →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *