ما همه گله میکنیم از خودمان . از ایرانیان . از اینکه ما فقط به فکر نفع و سود شخصی هستیم. همه تاب و توانمان صرف پیروزی در چهارچوب خانه امان و جیبمان میشود و ابدا “دیگری” در ذهنمان جایی نداشته و ندارد و به همین دلیل ادمهایی هستیم خودخواه و ریاکار و فریبکار. خیلی ها البته با این نگاه مخالفند. بعضی ها نیز شاید موافق. اما آنچه به گمانم همه در ان اشتراک داریم اینست که در هرجمعی زبان به شکایت از همدیگر باز میکنیم حتی آنهایی که خودشان آخر ریا و فریب و فساد هستند. البته در یک گفتگوی رودر رو میشود دست خیلی ها را باز کرد و نشان داد که پشت چهره های شدیدا ” ناز و نایس” آنها چه موجوداتی خوابیده اند. اما خب هیشه فرصت نیست. اما حالا میشود موقعیت ها وشرایطی را تصور کرد و از همه خواست که به انها فکر کنند و پاسخ بدهند. پاسخ ایرانیان نشاندهنده اینست که “ما” کیستیم و به کجا میرویم. از این دست پرسش ها بسیار است.
الف: شما در کانادا زندگی میکنید.مقیم این کشور هستید.حق خصوص وفردی و قانونی شما این اجازه را به شما می دهد که برای هرشخصی اعم از خانوده و دوست و…دعوتنامه ارسال کنید تا انها مجوز سفر به کانادا را بگیرند.
ب: شما به عنوان یک ایرانی برای اعضای خانواده و یا دوستان خود دعوتنامه ای ارسال میکنید و انها مجوز توریستی برای ورود به کانادا دریافت میکنند اما هدف شما و انها (اعضای خانواده یا دوستان شما) اینست که با ویزای توریستی وارد شوند و بعد پرونده جعلی ( به دروغ ) پناهنده گی سیاسی و مذهبی که 99 درصد انها ساخته گی (فریبکارانه ) ست ارائه کنند و در نهایت اقامت کانادا را دریافت کنند.
ج: این روند چند سال ادامه پیدا میکند و همه کسانی که از حقوق فردی خودشان در راستای دعوت از نزدیکان استفاده کرده و بازی جعلی پناهنده گی را اغاز و به اتمام میرسانند موفق و خوشحال از این پیروزی به سر میبرند.
د: در همین زمان “شما” یا ” دیگری” برای دعوت از خانواده و شاید دوستان نزدیک اقدام میکنید ولی متوجه میشوید که سخت گیری ها و موانع حتی برای دعوت از خواهر و برادرتان افزایش عجیب داشته است.و حتی در نهایت شاید به برادر و خواهری که بخواهد صرفا برای یکی دو ماه اینجا بماند مجوزی صادر نشود . بعد هم کنکاش میکنید که چه اتفاقی افتاده است؟ و متوجه میشوید که یک تحقیق ساده به مسولان و افسران اداره مهاجرت و امور ویزا این را نشان داده است که در چند سال گذشته “ایرانیان” هنگامی که برای خانواده و دوستانشان دعوتنامه فرستاده اند از هر صد موردمثلا فقط! 10 م مورد منجر به پناهنده گی شده است که انها خودشان بهتر از هرکسی میدانند فعال سیاسی و مدنی کیست و دلیل تغییر مذهب کدام است( انها خودشان همه این بازی ها را می دانند). این بررسی ساده منجر به این میشود که “ایرانی دیگر” وقتی میخواهد از حق فردی خودش استفاده کند و مادر و پدر و خواهر و برادرش را برای یکی دو ماه به کانادا دعوت کند با مشکل شدید مواجه شده و شاید هم موفق نشود و بعد هم خب میپیچد که مسولان ویزا و امور گردشگری کانادا به همین دلیل پرونده” ایرانیان” را با شدت و حدت و سختی چندین برابر بررسی میکنند و باقی قضایا!
نتیجه??: کاری که ایرانیان دسته اول میکنند استفاده از حقوق فردی،خصوصی و قانونی خودشان بوده است کسی هم نمیتواند به انها ایراد بگیرد اما اینگونه استفاده ( همراه با جعل و فریب و دروغ) حقوق جمعی ایرانیانِ دیگر را هم ضایع میکند. در حقیقت یکی از حقوق خودش استفاده میکند اما نوع استفاده منجر به قطع و و فصل و ضایع شدن حقوق دیگری میشود. به این اضافه کنید که تصویر قالبی از ایرانیان را در ذهن مسولان اداره مهاجرت و گردشگری به چه میزان منفی و فریب کار جلوه پیدا میکند. حالا ما میمانیم و دو دسته ادم. ادمهایی که ظاهرا از حقوق فردی و خصوصی خودشان استفاده کردند و مثلا پیروز شدند و ادمهایی که میخواهند استفاده کنند و موفق نمیشوند. و از همه بدتر تیره و منفی شدن تصویر نهادینه شده ی ایرانیان است. این سوال و این پرسش که حق با کدام دسته است نشان میدهد که ایرانیان کیستند و به کجا می روند.شما از هردوگروه یا دیده اید یا شنیده اید. همین شرایط و همین سوالها و پاسخ هایی که میگیرید نشان میدهد که “ایرانیان” کیستند و چقدرنسبت به حقوق فردی و نتایج استفاده نابهنجار از آن که در اخلاق و فرهنگ هم تاثیر میگذارد باخبرهستند…بالاخره ما ایرانیان یا در دام خود هستیم یا در دامان خود!
