من اولین بار که نام نصر حامد ابو زید را شنیدم و مطلبی از او خواندم مصاحبه ای بود که نشریه کیان(شاید 13سال قبل درست یادم نیست) با او انجام داده بود و اتفاقا اخرین شماره کیان نیز همان بود و بعد بسته شد! حرف های جدید و نو و تفسیرهایی که ابو زید از متون مقدس از جمله قران داشت شما را به درکی به مراتب متفاوت تر از انچه در حوزه های دروس دینی چه در الازهر و چه د رنجف و چه در قم تدریس میشد و میشود راهنمایی میکرد.
نصر حامد ابو زید روشنفکر عرب قران پژوهی ست(دقت کنید که او قران پژوه است) که اقایان الازهر! در سال 1992 فقط برای اینکه نظر ابوزید با نظرات سنتی انها همخوانی نداشته همسر او را بر وی حرام میکنند!!!! و بعد هم دستیار اول بن لادن جناب اقای ایمن الظواهری فتوی قتل او را صادر میکند( واقعا میبینید میان علمای مسلمان چقدر تسامح و تحمل !! و میان اهل سیاستش چقدر اخوت و برادری وجود دارد؟ )
حالا اینهمه بگیر و ببند و بکش برای چه بود؟ برای اینکه یک مسلمان درس خوانده ی قران پژوهی که در هشت سالگی حافظ قران بوده است! و در 12 سالگی به دلیل ارتباط با اخوان المسلمین به زندان افتاد نظرش این بوده که برای تفسیر و تاویل متون مقدس از جمله قران باید از عقلی که خداوند داده برای استفاده و( نه برای دکور) کمک گرفت! برای اینکه نصر حامد ابو زید فکر میکرده که این عقلی که پیامبر درونی ماست برای زیبایی نیست و باید کمی از وضعیت اکبند! درش اورد و استفاده کرد! باورش سخت است ولی جنگ داخلی در دنیای اسلام و میان مسلمانان جنگی سخت واقعی ست. جنگی که یک طرف آن طرفداران اکبند نگه داشتن “عقل” هستند و طرف دیگرش به دنبال ازاد کردن دست و پای عقل! و این یعنی مشکل اساسی در جهان اسلام ! از الازهر بگیرید تا نجف و قم اوضاع همینطور است. قبلا هم بوده. درگیریهای میان معتزله و اشاعره دقیقا بر روی همین نکته است. طرفداران ” عقل آکبند” ادمیزاد را در حد سورنا 2 میخواهند(همین رباتی که چند روز پیش رو نماییش کردند! البته باز هم صد رحمت به سورنا ! برای اینکه کمی هوش مصنوعی دارد و نشستن و برخواستنش به اختیار است!!!!! ) و طرفداران “عقل آزاد” انسان را ازاد و رها و مختار میطلبد و معتقدند خدا عقل نداده به ادم که ما اکبند نگهش داریم و روز جزا دوباره به خداوند تقدیم کنیم که خدایا ببین ما چقدر خوب از چیزی که بهمان دادی محافظت !! کردیم و حتی یک بار از لای زر ورق درش نیاوردیم! قضیه به صورت اسفناکی ساده است! (حالا نمیخواهم در یاره ی این جنگ داخلی و و اقعی حرف بزنم . باید پست جداگانه بنویسم)
چند گوشه از نوع نگاه نصر حامد ابوزید به متن مقدس
*او قرآن را کلامی آسمانی می دانست که از همان لحظه ای که بر زبان پیامبر جاری شد به کتابی انسانی بدل گشت. او در کتاب خود مفهوم النص که به فارسی تحت عنوان “معنای متن” منتشر شده می نویسد: “قطعا این پیامی از بهشت به زمین است، اما پیامی که جدای از قواعد و واقعیات، ساختار فراگیر این واقعیات و مهمتر از همه چهارچوب های فرهنگی (جامعه) نیست.”
*به گفته ابو زید همه مسلمین در آن زمان می دانستند که متون مقدس تبیینی از پدیده های فیزیکی و بشری ارائه نمی دهد، بلکه این بر عهده عقل بشری است که به مطالعه و شناخت طبیعت و انسان بپردازد: “چنین درکی (از نقش عقلانیت) است که مشخصا جزء مهمترین ریشه های دستاوردهای علمی و فنی دانشمندان مسلمان به حساب می آید.” دستاوردی که به گفته او مسیحیان از مسلمین اخذ کردند و بنیان رنسانس را گذاردند.
*او معتقد بود : ” هیچ کس از قرآن لذت نمی برد. ما با تلاوت قرآن یا در هراسیم و یا در آرزوی بهشت. ما قرآن را به متنی تبدیل می کنیم که یا تشویق می کند یا ارعاب. به هویچ و چماق (بدل می کنیم). من می خواهم قرآن را از این زندان رها کنم تا یکبار دیگر مولد فرهنگ و هنری شود که در جامعه ما خفه شده است.”
*ابوزید در تشریح رابطه اش با قرآن میگفت بیش از سلفی ها که خود را به “حلال و حرام” در متن محدود کرده اند به این کتاب عشق می ورزد. کتابی که هنرهای سمعی و بصری بی بدیلی را خلق کرده، به گفته او امروز “ابزار” دست سیاستبازان شده است
نصر حامد ابو زید قران پژوه مصری در 67 سالگی درگذشت اما واقیعت اینست که جنگ عقلی ها و نقلی ها درجهان اسلام کماکان و به شدت ادامه دارد و تا تکلیف این جنگ معلوم نشود تکلیف خیلی چیزهای دیگر معلوم نمیشود!