نجف دریابندری مترجم پیشکسوت به دلیل سکته مغزی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان ایرانمهر تهران بستری شد. استاد هشتادو یک سال دارد، متولد شهریور 1308 در ابادان است . فرزند جنوب ! از پر سابقه ترین و بنام ترین مترجمان ایرانی،هم نسل محمد قاضی. هم او بود که ما را با “پیرمرد و دریا” ی همینگوی راهی دریای طوفانی ذهن همینگوی کرد و در وداع با اسلحه نشانمان داد که همینگوی چگونه از جنگ میگذرد و به عشق میرسد.
چه کسی یک گل سرخ برای ایمیلی و گور به گور ویلیلم فاکنر را نخوانده و لذت نبرده است؟ چه کسی هکلبری فین مارک تواین را نخوانده است؟ لذت بردن دلهایمان از اینها مدیون هنر ترجمه استاد نجف دریا بندری ست، گرچه ذهن هایمان نیز با “چنین کنند بزرگان ویلیم کاپی، ” قدرت و تاریخ فلسفه غرب” از برتراند راسل، “معنی هنر” از ایزیا برلین و ” فلسفه روشن اندیشی ” ارنست کاسیرر که همه توسط استاد ترجمه شده اند لذت بسیار برده است و در اخر نیز “کتاب مستطاب آشپزی” استاد جور دیگر ما را مبهوت میکند. مردی در دهه هفتاد زندگی درس های نانوشته ازاشپزی دوران زندان را ارام ارام مینویسد . . نتیجه میشود دو جلد کتاب که هرجور غذا از وطنی و فرنگی در ان پیدا میشود انهم با نثری ایرانی و خودمانی. یادش بخیر بخش پلو کباب را میخواندم. استاد کباب را ” جناب کباب” !! خطاب میکرد. دوست دارم خبر سلامتی استاد نجف را اپلود کنم اما دور میبینم. برای اینکه این بار سوم است که ایشان گرفتار سکته مغزی میشوند. نفوس بد نمیزنم اما اگر از واقعیت رم کنیم، مثل اوار سرمان خراب میشود. ولی من امید هم دارم. خدا کند حال نجف دریا بندری بهتر باشد.شما م چه کتاب هایش را خوانده اید و چه نخوانده اید برای این پیرمرد ارزو های خوب داشته باشید.
اميدوارم حالشان رو به راه شود.
جناب كباب … بله، سيد جلال خان از نژاد حيدر، در خاطرم هست كه روزي در گفتگوي ويژهي پس از صرف ناهار، با چه شور و شوقي راجع به كتاب مستطاب استاد و آن اصطلاح جالبشان صحبت مي كردي … ياد آن روزها به خير!