1.هرودوت مورخ بنام يوناني زياد هم در روايت تاريخ سر سازگاري با ايرانيان ندارد اما با اينهمه مينويسد: “چيزي كه براي پارسي، كردنش ممنوع است گفتنش نيز جايز نيست.پارسي دروغگويي را ننگين ترين عيب ميداند و شرم اورترين”
2.كتيبه هاي دوران هخامنشي از قول داريوش نقل ميكنند كه “:خدا اين كشور را از خشكسالي و دروغ نگاه دارد”
3.دو هزارو پانصد سال ميگذرد و گوبينو ديپلمات فرانسوي در كتاب سه سال در ايران ميگويد:” زندگي مردم اين مملكت عبارتست از سر تا پا يك رشته توطئه و يك سلسله پشت هم اندازي.فكرو ذكر هر ايراني فقط متوجه اينست كه كاري را كه وظيفه اوست انجام ندهد.ارباب مواجب نوكر را نميدهد و نوكر تا ميتواند ارباب را سر كيسه ميكند.از بالا گرفته تا پايين در تمام مدارج و طبقات اين ملت جز حقه بازي و كلاه برداري بي حد و حصر و بدبختانه علاج ناپذير چيز ديگري ديده نميشود و عجيب انكه اين اوضاع دلپسند انان است زيرا اين شيوه{دروغ و حقه بازي و كلاه برداري}از زحمت انان ميكاهد و به همين دليل كمتر كسي حاضر به تغيير اين وضع است.
پ.ن.1.دروغ مادر تمام فساد ها ست .و شما باور نکنید که مردمانی تا ترک این عادت نکنند به باور! برسند!به ایمان برسند ،به ساحل امن و ارام برسند، باور نکنید که مردمانی اینچنین ،قدرتی داشته باشند،رجز خوانی ها را باور نکنید،باد به سینه انداختن ها را باور نکنید…اشتلم های بی پایه را باور نکنید،خطبه های دکوراتیو اخلاقی را از مععم و مکلا باور نکنید، باور نکنید که در جامعه ای در سطوح مختلف در هر تیره و طایفه ای “دروغ” عادت ” حتی ناپسندی دیگر نباشد اما سلامتی وجود داشته باشد! باور نکنید عدالت را در بازار کذب! باور نکنید انصاف را در حراجی های دروغ! باور نکنید و … خیلی چیزها را باور نکنید…
پ.ن.2: به خودمان نگاه کنید..به قوم ایرانی …چقدر هم ما ايراني ها خوب وسالميم…می بینید؟!!و چقدر ما پاكيم. و چقدر فرشته صفت! و با خدا!و با ايمان و حقیقت مدار؟ همه امان. من! تو! او! همه… براستی. مااگر اندكي وجدان داريم يايد اول كلاهمان را بگذاريم بالاتراز بابت اينهمه هنر نمايی!!!..والله هنر ما این نبود در کشاکش تاریخ! این رسم نبود در سرزمین اریایی مان، اما چه فایده که پسران جاهل از فضل پدران عالم سود نمیکنند!…بگذریم…ماجرا تکراریست… یعنی روزی ما پاک میشویم؟
پ.ن.3.از حرف هاي گوبينو شايد صدو پنجاه سال ،یا دویست سال (دقيق نميدانم) گذشته باشدو حتي يك ايراني دو اتشه هم جوابش را نداده است!(و اصلا مگر جوابي وجود دارد؟)
دروغ: واژه ای بود که تو یاهو سرچ کردم .” جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران: مجموعه مقالات و نظر های شخصی درباره دروغ های تاریخ” مطلبی بود که نظرم رو جلب کرد
خیلی برام جالب بود تو این وبلاگ با دلیل ثابت شده که حمله عربها، مغول ها و حمله چنگیز خان مغول به ایران یک دروغ تاریخی بوده! همچنین حمله مقدونیه. جالبه حتی گفته شده که مهاجرت آریایی ها به ایران هم دروغ بوده !
به هر حال این مطلبی بود که تو وبلاگ” انوش راوید” خوندم .
بخش برگزیده از متن ” دروغ مهاجرت آریایی ها به ایران”:
مکیاول سیاستمدار معروف ایتالیائی سده 16 در کتاب هنر جنگ مینویسد: اگر بخواهی ملتی را به بردگی بکشی،
فرهنگ او یعنی هویت او را درهم بشکن، و اگر فرهنگ او غیر قابل خرده گیری بود، تا آنجا که بتوانی از ابزار دروغ استفاده کن و با دروغ آنرا از پای در بیاور، چون زمانی که ابزار راستی را در دست نداری، دروغگوئی بزرگترین عامل پیروزی است….
وجدانا برای سوال پی نوشت سه جوابی وجود نداره! شاید از دید ناسیونالیستی بتونیم از خودمون دفاع کنیم، ولی اگر صادقانه نگاه کنیم، می بینیم که سالهاست داریم “از درون می پوسیم”.
گوبينو با اينكه ايرانيان را در قياس با تركها باهوش و صاحب درك ميدانست معتقد بود كه اگر ايراني علاوه بر آموختن علوم اروپايي در اروپا هم تربيت شده باشد، چون به كشور خود برگردد آنچه را كه آموخته و فراگرفته است از اصل رنگ ايراني ميدهد و به چيز ديگر مبدل ميكند.
مشكلات ما ايرانيان فقط در “دروغگويي” خلاصه نميشود بلكه چاپلوسی نيز از ديگر كمالات ایرانیان است بطوريكه شاردن در سفرنامه خود ميگويد:
ایرانیان متملق ترین ملتهای جهان هستند و برای رسیدن به مقاصد خویش نزد صاحب منصبان چنان خود را پست میکنند که در وصف نمی گنجد . آنها به گوینده چنین نشان میدهند که اندیشه آنها همان است که در دل وی میگذرد ولی پس از آنکه خرشان از پل گذشت به همه چیز پشت پا می زنند.
و يا آمده ژوبر ( 1847 – 1779 )سفير فرانسه در ايران در این باره میگوید :
ایرانیان تملق زورگو را میکنند و ضرب المثلی دارند که میگوید : دستی را که نمی توانی ببری ببوس . در برخی موارد برای رسیدن به هدف باید دورویی و پیمان شکنی کرد .
متاسفانه در دروغ غرقیم و کسی جز خو مان نمیتواند نجاتمان دهد.