![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2012/03/sad-woman-looking-out-dark-window-348x215.jpg)
صبح امروز،سبک تر و رها تر (1)
همان روز صبح رفته بود جلوی آینه و موهایش را آورده بود روی سینه هایش و شروع کرده بود به شانه زدن.همیشه بلند بود و فقط یکبار آنهم در سالهایی …
Read Moreدست نوشته های بی سرانجام در باب آنچه دل یک آدم را چنگ میزند
همان روز صبح رفته بود جلوی آینه و موهایش را آورده بود روی سینه هایش و شروع کرده بود به شانه زدن.همیشه بلند بود و فقط یکبار آنهم در سالهایی …
Read More