![](https://jalalheidarinejad.net/wp-content/uploads/2011/09/dream-act2-282x3002-282x215.jpg)
از میان کاغذها بر باد رفته
تمام روز را پشت پنجره بودم. یا سیگار گوشه ی لبم بود و یا استکان چای میان دست هایم. با این دو تا گرم میشدم. همسایه ها پول گازوییل را …
Read Moreدست نوشته های بی سرانجام در باب آنچه دل یک آدم را چنگ میزند
تمام روز را پشت پنجره بودم. یا سیگار گوشه ی لبم بود و یا استکان چای میان دست هایم. با این دو تا گرم میشدم. همسایه ها پول گازوییل را …
Read More