سال هشتادو هفت، اردیبهشت،
همیشه به دوستان انجمن می گفتم که باید افراد مستعد و دست به قلم را شناخت و کمی اموزش داد تا فردای روزگار انجمن و جامعه کتابداری و اطلاع رسانی کشور بی رسانه ی حرفه ای نماند وحتی رسانه های متعدد داشته باشد و بهتر نیز ان را میدانستم که خبرنگاران و گزارشگران و اهل خبر از اهالی همین حوزه باشند اما کمتر شنیده شد آن حرف ها و شک دارم که حالا دستشان پر باشد و از نشنیدن سودی برده باشند و فایده ای اندوخته باشند.
.بگذریم اردیبهشت هشتاد و هفت یکی از دوستان انجمن خبرم کرد که یک کارگاه آموزشی کوتاه مدت برقرار است ساعتی را باید برای دانشجویان علاقه من پیرامون حرفه خبرنگاری و یا به عبارتی “مقدمات خبرنگاری” حرف بزنم .گرچه میدانستم راه به جایی باز نمیشود اما فکر می کردم شاید کسی باشد که دلش برود و دست قلمش باز شود ..پس رفتم. یکی دو ساعتی حرف زدم و هنگامی که حرف هایم را یک سایت محترم منتشر کرد،دیدم ،از آنچه گفته ام پاره هایی را سرهم کردند و بریده بریده منتشر کرده اندکه خود نیز حیرانم از بعض کلمات و جملات… بگذریم. آنچه در ادامه می آید شرح انروز است به روایت یک خبرگزاری!
