صدام در دام!

دوشنبه، 24 آذر، 1382آمریکایی ها عراق را گرفتند/صدام فراری شد و داستان راهمه میدانید. به گمانم همان شب این را نوشتم و فردا یا چند روز بعد جلال رفیع هم مطلبی با همین عنوان ” صدام در دام” نوشت در روزنامه اطلاعات…

۱.شب شکر گذاری است…شب بوقلمون خوران آمريکايی هاست…شبکه های مختلف تلويزيونی از روز قبل شروع کرده اند به صحبت در باره اينکه سربازان مستقر در عراق نيز برگزار ميکنند اين جشن را و خلاصه به مردم آمريکا که بيشتر در زمان عيش و نوش به ياد هم می افتند(ـ بر عکس ما که تنها در وقت مرگ و مير ياد يکديگر ميکنيم )اين وعده را ميدهند که که از بوقلمون خوران سربازان گزارش مفصل خواهند دادو نشان ميدهند که امريکايی ميان اتش و خون هم که باشد زندگی کردن را فراموش نميکند!!

۲.سربازان در سالن غذاخوری منتظرند تا فرمانده بيايدو دستور حمله به بوقلمون های سرخ شده را اعلام کند…صدای موزيک بلند است مردی با نشان های انچنانی به شتاب وارد ميشود .سلام نظامی لازم نيست که شب جشن است…فرمانده ميرود پشت ميکروفن که حرفی بزند و روحيه ای بدهدو شايد هم پيام رييس جمهور را بخواند….شروع ميکند…کمی شوخی و کمی جدی ..به پيام رييس جمهور که ميرسد البته جدی تر ميشود ولی اين دليل نميشود که او را جورج صدا نزند…و حالا ميخوام پيام جورج رو به شما بدم…جورج به همه……..مرد مکث ميکندو رويش را به طرف

همان دری که خود وارد شده بود برميگرداند….خب مثل اينکه خود جورج اينجاست!!!…..هی جورج تو همه ما رو غافلگير کردی پسر!!!

۳.و هنوز دو هفته از حضور جورج بوش در عراق نمی گذرد که دوباره خبری به ناگهان ميرسدو همه را غافلگير ميکند…خبری سه کلمه ای و در نهايت سادگی ….ولی همه ميدانند که حکايت هاست در پشت اين سه کلمه :we got him

4….,و سر انجام به دام ميافتد مردی که تا چندی پيش اعلام ميکرد که حمايت همه ملت عراق را با خود دارد و از امريکايی ها باکيش نيست و لاف بيشمار ميزد ….مردی که تا ديروز ساکن قصرهای افسانه ای بغداد بود امروز در ميان چاهی يا دالانی که بيشتر شبيه مکانی برای چهار پا يان بود پيدا ميشود…آنهم با قيافه ای که نشانی از آدميزادگی نداشت.

۵….و به جز خود ديکتاتورها کيست که نداند اين پايان کار تمامی انهاست….و کيست که نداند روز حساب و کتاب نيز ميرسد…و کيست که نداند ذلت و ذبونی و خواری و رسوايی(البته ديکتاتور جماعت باکی از اين حرف ها ندارد) اخرين برگ کتاب شوم زندگی انهاست؟!

۶.ديکتاتور عراق رفت برای هميشه همانگونه که موسيلينی در ايتاليا….فرانکو در اسپانيا…پينوشه در شيلی و در همين ۱۰ سال ديکتاتورهای کوچک و بزرگ در اروپای شرقی…..آنها رفتند و باقی نيز خواهند رفت…شک نبايد داشت…زيرا که اين تقدير لاجرم دنيای فردا و انسانهای فرداست….اين روزها شايد خواب قرص و محکمی نداشته باشند انانی که خدايی ميکنند برای مردمانشان….و بعضی هاشان نيز ساده لوحانه ارزو ميکنند که ای کاش خواب باشد حکايت به دام افتادن سردار مجنون قادسيه!! …اری اين روزها مردمانی که تنها سودای يک زندگی انسانی دارند گله از کندی زمان ميکنند و ميخواهند برسد زودتر زمان محاکمه و محاسبه و انانکه زندگی انسانی برايشان فقط شعاری است برای پوشاندن اهداف حيوانيشان ارزو ميکنند که توقف کند جرخ زمان و اگر حرکتی نيز هست به سوی عقب باشد که انان به پس رفت بيشتر دلبسته اند تا پيشرفت!!

۷.حکايت صدام در دام تازه اغاز شده است و بايد منتظر شد و ديد و شنيد که چه اورده است بر سر اين ملت عراق در اين ۳۳ سال و چقدر خورده است و برده است و کشته…!!!

۸…و باز هم يايد منتظر نشست و ديد که ايا عراقی هايی که تا چند ماه قبل در دلشان نيز جرات اسم بردن از صدام را نداشتند و در خواب نيز اين روزها را نمی ديدند

و اگر خواهر و مادرشان را جلوی رويشان به رگبار می بستند ، نطق نميکشيدندو اگر نبودند سربازان امريکايی، حالا حالا ها صدام و گرگ های دور و برش ،از تجاوز و غارت انها دست بر نمی داشتند….ايا هنوز هم بمب ميگذارند زير پای سربازانی که اگر نبودند، الان انها مانند گوشت قربانی ميان دندانهای ديکتاتو له ميشدند؟؟؟؟……نمی دانم …ولی اگر باز هم بگذارند چه؟؟…و.راستی چرا؟؟و اگر اين قدر شجاع هستند اين عربها!….چگونه است که ۳۳ سال قدمی پيش نگذاشتند؟؟….نمی دانم…ولی واقعا اگر نبودند اين يانکی های ساده لوح!!! ايا اين عرب مسلمان با ايمان و شجاع !!!که اينهمه ايه و حديث برای مقابله با ظلم و ستم دارد…تکانی به خود ميدادو حرکتی ميکرد به سوی رهايی؟؟؟….اگر نبودند اين نامسلمان ها!!! اينک به جشن می نشستند اين مسلمان ها؟!! و ايا جرات ميکردنند اين عراقی ها که اينهمه تيرو ترقه و گلوله در کنند آنهم در روز روشن؟؟؟!!!

درباره جلال حیدری نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

مشاهده همه مطالب جلال حیدری نژاد →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *