استعفای مدیر رادیو ایران و سنجیدنی که “سنجه” اش معلوم نشد!

استعفای علیرضا نوری، مدیر رادیو ایران توسط محمدحسین صوفی، معاون صدا پذیرفته شد. همین  چند دقیقه  قبل خبر  را خواندم، در چند سال پایانی که در رادیو مینوشتم او مدیر  رایو ایران بود. بعد از دکتر حسینی آمده بود. هم سن و سال بودیم به گمانم.  اطرافش  ادم خوب  و بد زیاد بود، خودش هم گاهی مدیریت میکرد و گاهی سیاست! حالا هم نمی خواهم بگویم چگونه بود یا نبود و قضاوت کنم  …ولی  همین یک کلمه را میگویم که او هم برای خودش نورچشمی داشت! و نور چشمی داشتن برای یک مدیر عین زخم است، عین افت است.مایه ی افت است  گرچه همیشه با من محترمانه رفتار کرد اما همواره میدانستم که سمت و سوی فکریمان تفاوت  دارد …بگذریم..اخرین برنامه من در رادیو صدای جمهور” نام داشت که دو گروه به صورت هفته گی کار میکردیم. یک گروه نورچشمی ها بودند و یک گروه که ما بودیم “کمی تا قسمتی مغضوبین” ! چند بار شفاهی و کتبی پیغام و پسخوان دادند و بهانه های عجیب و غریب از برنامه گرفتند. حوصله جواب دادن به همه را که نداشتم اما یک بار و شاید اخرین بار برای مدیر شبکه  یعنی دکتر علیرضا نوری نامه دادم و چندی پس از نامه هم از آن برنامه کنار کشیدم… فکر کنم  چند ماه بعد هم “صدای جمهور” به تیر غیب گرفتار شد. میدانستم شنیده نخواهد شد صدای ” جمهوری” که دیده هم نمیشد!.…بگذریم… نامه  ان روزها را حالا میگذارم اینجا. برای خودم. برای همه لحظاتی که در ان رسانه نوشتم…اگر بگویم برای  رادیو دل تنگم دروغ نیست  اما از رادیو  راست  تر هم هست!  و اما نامه….

به نام خدایی که با خبر است از ذهن و دل ادمی.

(سنجه سنجیدن کدام است؟)

جناب اقای دکتر نوری

مدیر محترم رایو ایران( شبکه سراسری صدا)

با سلام

از اینکه گاه حضوری و شفاهی و حالا برای اولین بار به گفتگویی کتبی با شما مشغولم خوشحالم. جنابعالی در طول چند ماهی که برنامه صدای جمهور به راه افتاده است همواره ما را از نظرات خود اگاه کرده اید که از این بایت نیز خرسند و سپاسگزارم.

اخرین دست خطی که از شما رویت شد برای 26 فروردین 86 بود که مانند همیشه نکاتی را یاد اور شده بودید . گر چه بنده تلاش دارم که انچه میبایست رادر خود برنامه فرصت حضور و ظهورش را مهیا کنم اما پس از صحبت ها و نوشته های مکرر جنابعالی در خصوص برنامه  ( صدای جمهور)که بنده و دوستانم ان رامهیا میکنیم لازم دیدم به صورت بسیار مجمل نکاتی را خدمتتان عرض کنم و توضیحات مبسوط را نگه دارم برای روزی که دوباره گفتگوی ما شفاهی شد و چهره به چهره.(باور کنید که خسته ام از نوشتن و نمیدانید چقدر!)

جناب اقای دکتر

. جنابعالی مرقوم فرموده اید که ریتم برنامه  بهتر شده است!( از حسن نظر شما متشکرم) ولی صحبت من به عنوان یک برنامه ساز این است که اولا: ریتم بدتر ان چه بوده است؟ دوما:ملاک بهتر و بدتر کدام است؟

شما ما را در کدام ترازو میگذارید؟ و کدام میزان میتواند خبر از عیار بدهد؟ اگر دنبال عیار و مرغوبیت هستیم  از میزان کاری صورت نمیگیرد و باید گوهر شناس رصد کنیم و اصولا ریتم در اولویت چندم یک برنامه قرار دارد و…… پرسش بسیار است و میدانم که جواب ها مشروط به انست که از هنر و رسانه و برنامه و زمان و جامعه و زندگی و انسان و…چه برداشتی داریم و از کدام منظر نگاه میکنیم…میدانم که مساله پیچیده است  اما خدمتتان عرض کنم که گواه بر مناسب بودن ریتم  و منطبق بودن ان با موضوع و موسیقی و بخشهای گوناگون برنامه  اقبال مخاطب و بازخوردی ست که انها به ما میدهند. در ضمن ایا به نظر شما همه جا و در هر شرایط ریتم باید سریع باشد؟ ایا ریتم  ریلی نیست که باید به گونه ای نا محسوس بخشهای گوناگون را سوار بر خود داشته و هر یک را بر جای خود بنشاند؟  ایا همین ریتم تابع زمان   مکان  و شرایط و موضوع و جامعه و… نیست؟ اصولا مگر میتوان حکم به یک ریتم خاص داد و تا ابد ان را پی گرفت!؟     ……جناب دکتر بنده در همین رادیو ایران برنامه ای سراغ دارم که چنان اهسته  و کند و بی روح پیش میرود که گویی همه در حال احتضارند و مجری نیز میخواهد با فریادهای بی دلیل ریتم!!! و حرکت به برنامه بدهد ولی نمیدانم که ایا انها نیز مورد خطاب شما قرار میگیرند؟ بگذریم…پرسش بنده کماکان اینست:  ما با کدام سنجه سنجیده میشویم؟

مدیر محترم رادیو ایران

2.جنابعالی مرقوم فرموده اید:”تنوع موضوعی برنامه کافی نیست”

که البته بنده اصلا متوجه منظور شما نشدم!! ایا به نظر شما یک برنامه که تعریف دارد و هدف باید داشته باشد و البته ابزار گوناگون برای رسیدن به اهداف را نیز نباید از یاد ببرد در یک زمان محدود که اگر زمان موسیقی و منا جات واذان را حساب کنیم میماند چیزی حدود  1 ساعت و 10 یا 15 دقیقه باید مثل بازار مسگرها باشد که هر کس بیاید و تشت خود را بکوبد و صدایش را به سرش بیندازد و بعد هم برود دنبال کارش و سر اخر هم کسی نداند که قصه چه بودوحکایت چه شد؟ پس هارمونی کجاست؟  و این تنوع تا کجا درست و به صلاح است و تا کجا به صلاح نیست؟ ایایک برنامه رادیویی یعنی فقط تنوع؟ البته تنوع بد نیست و بنده به شدت به ان علاقه مندم و بسیار نیز در صدای جمهور با ان توجه شده و میشود( گواه ان نوارهای برنامه است  میتوان گرفت و شنید و سنجید) ولی…ولی نخی که تنوع بخش ها و موضوعات را به هم وصل کند در نگاه بنده هیچ کم ازاصل   موضوع نداشته و ندارد که این امر هم در صدای جمهور رعایت میشود .

3.برادر عزیز( برادر میخوانمت زیرا که نوشتن برایم ساده تر میشود و دیگر اینکه هر دو یک دغدغه داریم  گرچه شاید راهمان کمی متفاوت باشد)

صدای جمهوری که من و دوستانم با عشق برای ان زحمت میکشیم این بخش ها را دارد:

1. طنز در 3 بخش

2: از خانه ملت در صدای جمهور(اخبار  مجلس)

3:هنر در دقیقه اکنون

4: ورزش

( اضافه کنید به اینها اخبار مهم روز که در لابه لای برنامه به صورتهای گوناگون گفته میشود)

5.بسته غیر سیاسی

6.با نمایندگاه جمهور_(گفتگو با نمایندگان مجلس)

7.در میان بادها و غبارها(شامل 4 یا 5 داستانک در هر برنامه)

8.ارتباط تلفنی با توجه به موضوع روز

9.استفاده از کارشناسان

10.تلفنهای مردم وپیام های کوتاه

11. تماس با مخاطبان از طرف برنامه

ما همواره در انتخاب و ادامه موضوع در برنامه  به کشش و جذابیت و اولویت ذهن و دل روح جمعی جامعه توجه میکنیم و نگاه میکنیم که غم و شادی  “جمهوری”که ما  برایش سر و دست میشکنیم کجاست.  اقای دکتر ما مانند برنامه های دیگر  هیچگاه به ”  دور کمر ادمها “! نپرداخته ایم.!!

… و اضافه کنید به اینها 3 یا 4 سرود و ترانه که در هر برنامه پخش میشود و حالا لطفا حساب کنید که به هر یک چه مقدار زمان میرسد؟؟ و ایا این زمانهای بسیار کوتاه !!! که به گمان بنده تنها ذهن مخاطب را بمباران کرده( که ابته گاهی اوقات بد نیست) و هنوز کلامی منعقد نشده به کلام دیگر میرود   خبر از تنوع نمیدهد؟ نشانی از ریتم ندارد؟ و نمیگوید که ما دغدغه خسته گی مخاطب را داریم؟

جناب دکتر….درست است که تنوع و تکثر چندیست که مد شده است اما در کدام عرصه ها اصل است و در کدام ها فرع؟…بگذریم نمیخواهم وارد بحث هایی شوم که گره ای را باز نخواهد کرد.  اما امیدوارم همه برنامه های شبکه در این باره مورد خطاب شما قرار بگیرند.

دکتر نوری گرامی

جنابعالی نوشته اید که:” استمرار یک هفته ی درباره موضوع بنزین به همراهی مخاطب با برنامه لطمه وارد میسازد”

بسیار خوشحالم که مخاطب در نوشته شما فراموش نشده است و دل نگران ان هستید اما باید خدمتتان عرض کنم که ما  به جز  اولین هفته در  سال 85 هیچگاه مو ضوع هفتگی نداشته ایم و این قصد را نیز نداریم( گرچه باز هم هستند برنامه هایی که مو ضوع هفته گی دارند  و انقدر کلی و بدون تحدید موضوع به مساله می پردازند که سر اخر نه خود میدانند چه گفته و نه مخاطب سر در میاورد که قصه چه بوده است و در نهایت نیز یک شیر بی یال و دم و اشکم میگذارند جلوی گوش !!!مخاطب که البته نعره اش موجب خنده است!( بگذریم که هجوم کلمات ناجور ذهنم را ازار میدهند اما صبر میکنم تا دیدار حضوری)

..و اما در ادامه این بند اینکه  ما همواره در انتخاب و ادامه موضوع در برنامه  به کشش و جذابیت و اولویت ذهن و دل روح جمعی جامعه توجه میکنیم و نگاه میکنیم که غم و شادی  “جمهوری”که ما  برایش سر و دست میشکنیم کجاست.  اقای دکتر ما مانند برنامه های دیگر  هیچگاه به ”  دور کمر ادمها “! نپرداخته ایم.!! و اینگونه به تنوع و جذابیت و ریتم  نگاه نکرده ایم! ما هیچگاه   “جمهور  و مردمی را که بسیار مسائل مهم تر از اینها دارند اینجنین کوچک و ساده نپنداشته ایم و نخواهیم پنداشت….(بگذریم که در این باره نیز حرف بیشمار دارم)

…واما هنوز مخاطب

دکتر نوری عزیز

بنده لازم میدانم خدمتتان عرض کنم که صدای جمهوری که من و دوستانم در ان عاشقانه خدمت میکنیم شکر خدا همیشه با استقبال  “جمهور” رو به رو بوده و برای همین است که ما همیشه  بین 5 تا 10 دقیقه اول برنامه  بین 50 تا 100 پیام کوتاه داشته و تا کنون نشده است که پس از 15 دقیقه چندین تلفن اماده پخش نداشته باشیم!! اقای دکتر  کدام برنامه رایو ایران (هم جنس صدای جمهور) سراغ دارید که روزانه نزدیک  با 700 پیام کوتاه و در بدترین شرایط کمتر از50زنگ تلفن و بین 15 تا 25تلفن پخش شده داشته باشد؟ کدام برنامه را سراغ دارید که استاد دانشگاه دنبال مسولان برنامه بگردنند انهم برای تشکر؟

اینها گفتن ندارد اقای دکتر اما واقعیت دارد.

و ایا حال اینها نشان نمیدهد که مخاطب با ما همراه است؟ واگر همراه باشد نشان ان نیست که ریتم و تنوع و جذابییت  وجود دارد؟ ا

اقای دکتر

صدای جمهور” برای بنده و دوستانم اصلا و ابدا یک عنوان تزیینی نیست و بنده به شدت خود را وام دار “جمهور” ی میبینم که از دقایق ابتدایی برنامه با ما هستند و از ذهن و دل خود ما را با خبر میکنند .  و چه چیز بهتر برای یک رسانه وجود دارد که مخاطب اینگونه خود را در ان ببیند و انها را از ذهن و دل خود اگاه کند؟؟؟؟ اقای دکتر   اگر بخواهید من میتوانم نشانی برنامه هایی را به شما بدهم که تا 40 یا 45 دقیقه از شروع برنامه  بلکه بیشتر  هیچ نشانی از مخاطب در ان دیده نمیشود و هیچ صدایی از “جمهور” در ان شنیده نمیشود!!

فکر میکنید چرا اینگونه است؟  ایا امکان ندارد که ریتمش کند باشد؟ تنوعش کم باشد؟موضوع و پرداختش نامناسب باشد؟ و در یک کلام   خسته کننده و کسل کننده باشد؟؟!  و ایا شما به انها نیز تذکر میدهید؟

باز هم بگذریم.

اقای دکتر

از نظر بنده برنامه ای که من و دوستانم برای ان زحمت میکشیم   ضعف های اندکی داشته( و کار چه کسی  بدون ضعف است؟) اما هر روز در حال بهتر شدن است ولی اگر جنابعالی نظر دیگری دارید بنده بسیار خوشحال خواهم شد که در حضورجنابعالی و کارشناسان رادیو و دست اندر کاران برنامه سازی به تحلیل برنامه پرداخته و ضعف و قوت ان را مشخص کنیم اما پیش از ان باید اینها مشخص باشند که:

الف: معیارها کدامند؟

ب: معیارها انقدر کلی هستند که هر برنامه ای را در بر بگیرند؟

ج:اگر معیار ثابت و کلی وجود ندارد و قوت و ضعف از پس مقایسه نشان داده خواهد شد  برای مثال برنامه ما را با کدام برنامه مقایسه میکنید؟

د:و اگر قرار بر مقایسه باشد چه کسی میتواند سهم سلیقه را در مقایسه نادیده بگیرد؟

ن: اگر سلیقه دخالت داشته باشد  پس معیارها کجایند

.

.صدای جمهور” برای بنده و دوستانم اصلا و ابدا یک عنوان تزیینی نیست و بنده به شدت خود را وام دار “جمهور” ی میبینم که از دقایق ابتدایی برنامه با ما هستند و از ذهن و دل خود ما را با خبر میکنند .  و چه چیز بهتر برای یک رسانه وجود دارد که مخاطب اینگونه خود را در ان ببیند و انها را از ذهن و دل خود اگاه کند؟؟

.و در  یک کلام یک برنامه رادیویی که بخشی از ان فن و بخشی دیگر هنر است  سنجه ای که بتواند همه را یکجا بسنجد کدام است؟؟؟

اقای دکنر نوری گرامی

اجازه دهید که این را نیز اضافه کنم   که انچه گفته شد تنها درصد کوچکی از انچه در دل و ذهن دارم بود  و باقی را حتما در حضور شما و کارشناسان و مدیران بیان خواهم کرد!  به قول حضرت مولانا:

تا قیامت گر بگویم زین کلام

صد قیامت بگذرد این ناتمام

درباره جلال حیدری نژاد

دانش آموخته جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دلبسته ی فرهنگ ،اجتماع و آدمیزاد. مینویسم تا " نادانی" خودم را روایت کنم، نه بیشتر!

مشاهده همه مطالب جلال حیدری نژاد →

یک نظر برای مطلب “استعفای مدیر رادیو ایران و سنجیدنی که “سنجه” اش معلوم نشد!”

  1. نميدونم چه احساسي پيدا كردين وقتي اين خبر رو خوندين. به هر حال اين خبر هم رفت تو بخش خاطراتتون اينكه چه نوع خاطره اي باشه براي شما (تلخ؟ نه! شايدم شيرين!(البته اگه از زاويه خاصي بهش نگاه بشه) و شايد شور يا بي نمك) نمي دونم هر طور كه بوده و الان هست ساده نگذشتين ازش. به هر حال بخشي از زندگيتون بوده كار در كنار جناب آقاي عليرضا نوري…
    ولي
    …نور چشمي شدن و موندن از يه طرف، نور چشمي گرفتن و نگه داشتن از طرف ديگه هر كدوم براي خودشون بايد حكايتها داشته باشه شنيدني! و واقعا فايده اينها در چيست؟؟؟ در هيچ؟؟؟!!! ولي شما صد البته بهتر از بنده ميدونين فايده كه چه عرض كنم فوايد خواهند داشت براي كساني كه اهل نور چشمي شدن و موندن هستند والبته براي آن گروه ديگر…. واقعا چه انتظاري ميتوان داشت در اين بين از وجود ترازويي براي سنجش. اگر هم ترازويي باشد يا در حال خاك خوردن است يا عكس آن بر قابيست آويزان به ديوار!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *