گفتگو با علی اکبر اشعری،رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
پاییز 84/ اولین و آخرین گفتگوی من با علی اکبر اشعری مشاورفرهنگی احمدی نژاد و رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی/ تازه امده بود/ قرار گفتگو را میگذاریم و حتی …
Read Moreدست نوشته های بی سرانجام در باب آنچه دل یک آدم را چنگ میزند
پاییز 84/ اولین و آخرین گفتگوی من با علی اکبر اشعری مشاورفرهنگی احمدی نژاد و رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی/ تازه امده بود/ قرار گفتگو را میگذاریم و حتی …
Read Moreپاییز 84 بود/هنوز “مدیریت کتابداران” و نتایج ان در اولویت های کاری من بود و گمان میکردم که با تصحیح مدیرت گره هایی از کار این قشر باز میشود..هنوز نیز …
Read Moreهفتم خرداد هشتادو هفت..لابد خوب نبودم 1. ذهنم شلوغ است.کلمات را فراموش میکنم و نام دوستانم گاه گم میشوند میان ازدحام کلمات در ذهن ساده ی من.یک جورهایی می مانم …
Read Moreهمین چند ماه قبل/تابستان 88/ الف: وارد آبادی که میشدی گرچه همه از سادات بودند اما فقط پیرمرد را “آقا” صدا میکردند. پیرو جوان، هم انکه هم نسل خودش بود و …
Read Moreیکسالی میگذرد به گمانم/سال 87/…مثل همیشه مرگ و زندگی میان ذهنم میچرخیدند. سرم پر از حرف است. “شهاب! باران” کلمات شده ام. وقت نیست.عمر هر فکر به “درنگی” و هر …
Read Moreشیرازه/ نمره پایانی و ارزوهای من نمره اخر شیرازه بود،کسی چیزی نگفته بود اما من میدانستم،یعنی معلوم بود که تدبیری نیست برای حمایت و تداوم نشریه ای که نیامده جای …
Read Moreشیرازه//پاییز سال 87،برگ درختان زرد میشد،اوضاع کتاب و فرهنگ ومطالعه زرد تر بود،همایش های انجمن کتابداری ایران ظاهرا به راه بود اما هیج نشانی از همایش با خود نداشت،شاید هم داشت …
Read Moreشیرازه/ خرداد و تیر ماه 87 /برای استاد احمد منزوی
Read Moreشیرازه/فروردین و اردیبهشت 87 یکم: تعادل و هماهنگی در میان اجزای یک پدیده، چه از نوع ارگانیسم های زنده همانند جوامع و گروه ها …و چه از نوع سیستم های …
Read Moreشیرازه/بهمن و اسفند 86/به نوروز نزدیک میشدیم،شب عید بود مثلا وامدن بهار را همه در انتظار بودند، این طرح به ذهن من رسید و خیلی ها شنیدم که ازاین طرح و …
Read More