
قصه های ناتمام
دخترکم میان اب ها و رویاها
۱۷/۰۳/۱۳۸۸
|
گیجم..شاید خسته..بی هیچ حوصله ای…میچرخم میان رستورانی که به روزگاری نه چندان دور خانه ای بوده است سرو صاحب دار و حالا شده است تجارتخانه…باغش خواستنی ست…کمی سردم
ادامه مطلب